ایکاش که صادقانه اندیشه کنیم و بكار بنديم
منوچهر ارغواني - در سال های اخیر بحث دروغ به عنوان یکی از دغدغه های اندیشمندان و اغلب مردم ایران مطرح است و اینکه چرا بسیاری از ایرانیان عادت کرده اند به راحتی دروغ بگویند، بی آنکه دچار عذاب وجدان شوند؟!
این در حالی است که راستگویی به عنوان یک ارزش اخلاقی هم در باورهای دینی مورد تأکید است و هم در آموزه های ملی و تاریخی.
"دروغگو دشمن خداست" ضرب المثل آشنای دوران کودکی همه ماست ولی بعدها که بزرگ می شویم، خیلی هایمان تبدیل به همان دشمن خدا می شویم!
علت چیست؟ شاید گفته شود که اگر دروغ نگوییم، کارمان راه نمی افتد. این هم دلیلی است! اما خود این وضعیت هم معلول است و ما به دنبال علت ها می گردیم.
فکر می کنم، با ارائه چند تصویر می توانیم به نمایی کلی از علت این پدیده ویرانگر برسیم.
1. وقتی وضعیت اقتصادی کشور بحرانی می شود، افراد مجبورند بیش از حد استاندارد کار کنند. پدر به فرزندش قول می دهد که عصر یا آخر هفته او را به شهربازی خواهد برد. اما عملاً مجبور می شود در ساعاتی که باید برای خانواده اش اختصاص دهد، کار کند و کار کند و کار کند.
فرزند منتظر پدر می ماند و چشم به در، خوابش می برد و در تمام مدتی که با شوق، انتظار پدر و شهربازی را می کشد، ناخودآگاه پدر را دروغگویی می پندارد که خلف وعده کرده است
می دانیم که پدر و مادر، قهرمانان دوران کودکی همه انسان ها هستند. وقتی تصویر قهرمان، با دروغ عجین شود، کودک نیز به خود اجازه می دهد دروغ بگوید.
اگر اوضاع عمومی اقتصاد مساعد بود، پدر می توانست به وعده اش عمل کند اما او کار می کند و فرزندش فکر می کند که او دروغ می گوید.
این یک مثال ساده است از شرایطی که پدر، واقعاً در صدد دروغگویی نیست و خودش هم قربانی است. حال تصور کنید وضعیتی که را پدر یا مادر تعمداً دروغ بگویند.

2وقتی مردم می بینند که برخی از مسؤولان شان به راحتی دروغ می گویند و بر دروغ شان اصرار هم می کنند، ناخودآگاه دروغ های خودشان را هم موجّه می انگارند.
اين مسول مي تواند سرپرست يك خانواده يا مدير يك اداره و يا مسول يك كشور باشد
یکی از افسران راهنمایی و رانندگی تعریف می کرد که وقتی به یک راننده گفته چرا از چراغ قرمز عبور کردی؟ پاسخ شنیده :"وقتی مسولان شما همه قوانین را زیر پا می گذارد، چه می شود که من هم یک چراغ قرمز را نادیده بگیرم؟"
روایت بسیار حکیمانه است. مردم، هم در قانونمداری و هم در راستگویی و دروغگویی، آگاهانه یا ناخودآگاه، تابعی از مسوولان شان می شوند.
3. برخی مقررات جاری کشور رسماً مردم را به دروغگویی وادار می کنند. بانک ها و موسسات اعتباری، برای دادن وام، شرایطی دارند از جمله این که باید مبلغی را سپرده گذاری کنید. این کار را می کنید و موعد وام تان فرا می رسد. شما وام را برای کاری مثل تسویه یک بدهی یا برای رهن کردن یک آپارتمان می خواهید اما رئیس بانک می گوید در فرم درخواست باید بنویسید"جهت خرید خودرو".
شما می نویسید در حالی که می دانید دروغ است، رئیس بانک و کارمندی هم که کارهای بانکی وام را انجام می دهد هم می دانند که دروغ است. بازرس بانک هم می داند که خرید خودرویی در کار نیست. هیات مدیره و مدیرعامل بانک هم می دانند که آنچه در فرم نوشته می شود، دروغ است.
بانک وامی می دهد و سودی می ستاند و وام گیرنده هم وام را به زخم زندگی اش می زند ولی در این وسط، یک دروغ بیهوده هم ثبت و ضبط می شود. واقعاً چه نیازی به این دروغگویی رسمی وجود دارد؟!

4. "شما در نماز جماعت محله تان شرکت می کنید؟"؛ این سؤالی است که در بسیاری از مصاحبه های استخدامی در نهادهای دولتی پرسیده می شود.
بسیاری هم پاسخ مثبت می دهند و حال آنکه این گونه نیست. برای اینکه در مصاحبه هم کم نیاورند، قبل از آن اطلاعاتی مانند این که "امام جماعت کیست؟" را به دست می آورند! زیرا اگر در مصاحبه صادقانه بگویند "نه ،شرکت نمی کنم"، امتیاز منفی دارند. بنابراین ترجیح می دهند دروغ بگویند تا امتیازشان افزون شود.
واقعاً چه نیازی به این سوالات و نظایر آنها در فرم های استخدامی و مصاحبه ها و ... وجود دارد و چرا مردم را در موقعیتی قرار می دهند که برای کسب امتیاز، دروغ بگویند و در اسناد اداری، ثبتش کنند؟
این قبیل کارها، دروغ گفتن را ابتدا به یک امر اضطراری و سپس به یک عادت تبدیل می کند. این که افراد ناگزیر شوند خود را غیر از آنچه هستند معرفی کنند، نهادینه سازی دروغ در درون افراد است.

آنچه ذکر شد، تنها "بخشی از دلایل پرشماری" است که باعث شده دروغ در جامعه ما گسترش یابد و اعتماد عمومی در همه سطوح، به نازل ترین حد خود برسد. البته ناگفته نماند که هنوز راستگویی هم زنده است ولی دروغ، حتی اندکش هم مهلک است.
دروغ، کلید صندوق زشتی های دیگر است و اگر در جامعه ای شیوع پیدا کند، پشت سرش، ریاکاری، خیانت در امانت، دزدی و اختلاس، بی عفتی، لاابالی گری و ... هم می آید.
بر همه ماست که ابتدا، خود را ملزم به راستگویی کنیم و سپس بدان حد که از دست مان بر می آید، صداقت را ترویج دهیم چه آن که در غیر این صورت، خودمان هم در منجلاب جامعه ای که به دروغ و عوارض بعدی گرفتار شده، غرق خواهیم شد.
ياري نامه از اينترنت
|
سپاس نوشته شده توسط مهمان فعال 2015-02-21 19:39:09 درود بر شما دلایل بجا و درستی بود که البته برای عملی شدنشان نیاز به یک انقلاب فکری و فردی در بسیاری از مردم جامعه ما هست. | موبدیار نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-05 11:49:56 چه مطلب زیبا و اندیشه برانگیزی، آفرین . ما در اوستای روزانه می خوانیم نسه دیوو دروج،نه دیو چیتره یعنی نیست باشی ای دیو دروغ . نیست باشی ای دیو نژاد، قوم و فرقه پرستی چون نیاکانمان میدانستند که بزرگترین دیو دنیا دردرجه نخست، دیو دروغ است و در درجه دوم دیو چیره یعنی خودپرستی، نژاد پرستی و فرقه پرستی است. وتا انسان این دو دیو بزرگ را مهار نکند، آسایش مادی و آرامش معنوی نخواهدداشت. | مهران سپهري نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-04 10:36:53 با تشكر از مقاله خوب و ارزنده شما و تشريح معضل اجتماعي جامعه كنوني و به خصوص جامعه زرتشتي كه از قديم به راستگويي شهره بودند. حتي اعضاي انجمن هم به جامعه دروغ ميگويند و آن را مصلحت و سياست مينامند. | پرسش نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-03 12:55:36 درود بر شما سپاس از مطلب خوبتون به تازگی هموند سایت شدم اما نظر من درج نشد!؟ نمیشه یه جوری بررسی کنید؟ | کیامرزافشاری. نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-02 17:47:29 ایووپنتهه یواشهه(راه درجهان یکی است وآن راه راستی است)گاتاها اهورامزدااین کشورراازشردشمن -ازخشکسالی وازدروغ محفوظ بدارد. (دعای داریوش کبیر درسنگ نبشته تخت جمشید) بیاری اهورامزدا درودبرمنوچهرنازنین وسپاس ازدستمایه ءبسیاربامحتوا وارزنده ات : دروغ خمیرمایه وسرچشمه ءهمه زشتیهاوریاکاری -خیانت -سرقت واختلاس وبی عفتی گرفته تاقتل وآدمگشی و.....است ! استارت آن از یک دروغ آغازوبرای توجیه وپوشش آن به دروغ دوم وسوم ودرپی آن به دروغ ودروغها وتداوم آن تا بینهایت ادامه وتبدیل به عادت میشود. دروغ نزول دهنده شخصییت انسانها وویرانگر ومروج فساد وبی قانونی در جامعه است !دروغ قاتل شخصییت وهویت ملی -فرهنگی وتاریخی جامعه وانسان وانسانیت است.تنهاراه رهایی از این آفت جهان سوز مبارزه وفاصله کرفتن از دروغ ودروغ پرستان وگرایش به سوی پیشینه فرهنگ راستین (اشا)آموزه های زرتشت وسنن تاریخی پرافتخارایران که دراندیشه بزرگان واذیبان وشاعرانی چون فردوسی -حافظ -و....متجلی وبه آیندگان به ارث رسیده است.ایدون باد.
| شبوا نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-02 12:53:29 دروود برشما به مطلب بسیار خوبی اشاره کردید
| نوشته شده توسط تازه زرتشتی فعال 2014-09-02 12:04:27 سپاس از شما چه نوشته ی زیبایی | همکیش رشت نوشته شده توسط مهمان فعال 2014-09-02 08:37:02 امیدوارم امروز که روز مهر ودوستی است همه دست از دروغ بردارند وبه را اهورایی بپیوندند |
ارائه نظرات مختص اعضاي سايت ميباشد. لطفا ثبت نام كرده و لاگين كنيد. |